خشونت در ورزش

خشونت در ورزش

پژوهشگران و مربیان تربیتی به راحتی می توانند اعمال خصمانه ای را که در ورزش خطرناک و غیر اخلاقی می دانند ممنوع کنند اما با وجود تشویق تماشاچیان از چنین اعمال خلافی که اغلب با باخاستن زد و خورد در طول بازی فریاد می زنند، مربیان که معروف است بازیکنی را که نمی جنگد یا اعمال خصمانه نشان نمی دهد به نیمکت می نشانند و مدیران و صاحبان تیم که از درآمد حاصل از تماشاچیانی سود می برند که با مشاهده اعمال خشونت آمیز تفریح می کنند شگفت نیست که تلاش برای کاستن خشونت در ورزش مبارزه ای دشوار خواهد بود.

هدف از این بخش به دست آوردن شناختی بهتر از خشونت است که یکی از رایج ترین با این وجود کم شناخته شده ترین جنبه های رفتار انسانی در ورزش رقابتی است.

بسیاری از مربیان متاثر از این اعتقاد که بیشتر بهتر است ورزشکار را تشویق می کنند که هر چه بیشتر خشن باشند همان گونه که بعد توضیح داده خواهد شد خشونت زمانی به شیوه ای کور و غیر منطقی به کار برده می شود. راهبردی غلط است. سیلوا و دیگران معتقدند که خشونت ورزشی ممکن است عملکرد ورزشکار را به جای افزایش کاهش دهد. ورزشها، مهارتها، و موقعیت های ویژه خواهان سطوح متفاوتی از خشونت هستند. در واقع اغلب حتی کم خشن ترین عمل نادرست است (مثلا در ضربه به توپ گلف، بولینگ، یا تیراندازی) اما در بسیاری از ورزشها خشونت بخشی جدانشدنی از رقابت و عنصری مهم از موفقیت بازیکن و تیم است. برای ورزشکاران این امر مهم است که تا چه اندازه رفتار خشونت آمیز به موفقیت منتهی می شود.

خشونت چیست؟

گاهی اوقات برای شناخت مفهومی بهتر است بدانیم آن مفهوم چیست؟ برای نمونه بر خلاف عقیده رایج دارا بودن اندیشه های منفی یا ابراز میل به آسیب رساندن به کسی دیگر را خشونت نمی گویند. خشونت با احساس هایی مانند خشم یا عواطف دیگر تعریف نمی شود. خشونت رفتار است. آلدرمن خشونت را بدین گونه تعریف می کند:

پاسخی عمدی از سوی شخصی به منظور ایجاد درد یا صدمه به شخصی دیگر. این تعریف عکس مفهومی است که هاسمن و سیلوا به عنوان جسابرت رفتار تحمیلی اما پذیرفتنی می نامند برای نمونه جلوگیری (بلوکه کردن) در فوتبال پس زدن روی یخ موقعیتی دفاعی برای برگشت به جای اول در بسکتبال و قطع یک بزی دو نفره در بیسبال رفتارهای جسارت آمیز هستند در حالی که بدون سوء نیت و بخش جدا نشدنی از مسابقه باشند. اما این اعمال زمانی خشونت آمیز می شوند که نیت بازیکن این است که به رقیب آسیب رساند یا به شیوه ای خصمانه تر از آنچه که برای رسیدن به اهداف عملکرد لازم است رفتار کند.

دومین ویژگی خشون ت فزون بر جنبه رفتاری آن این است که عمدی است خشونت گر باید میل آسیب رساندن به قربانی مورد نظر را داشته باشد. سومین جنبه خشونت این است که صدمه یا آسیب واقعا باید رخ دهد. اما نیازی نیست که نتایج نامطبوع خشونت جسمانی باشد اعمالی که کسی دیگر را آشفته مرعبوب یا از چیزی محروم کند نیز خشونت آمیز هستند و چهارم خشونت باید در بردارنده کنش متقابل با موجودی زنده باشد. آزار رسانیدن به شخص یا حیوانی خشونت است اما لگد زدن به یک صندلی خشونت نیست.

خشونت را به دو گونه وسیله ای (instumenal) و واکنشی (gool reactive) تقسیم بندی کرده اند.

خشونت وسیله ای برای رسیدن به هدفی است. ممکن است در فرآیند تلاش برای رسیدن به هدفی به گونه ای تصادفی کسی صدمه ببیند.

خشونت واکنشی خشونتی است که در آن بازیکن عمدا به بازیکن دیگر آسیب برساند.

خشونت وسیله ای با مفهومی که هاسمن و سیلوا از جسارت دارند فرق می کند جسارت به معنای اجرای اعمالی اجباری با این وجود پذیرفتنی است که بخشی جدا نشدنی در ورزش است (مانند سد کردن یا تکل کردن در فوتبال یا ممانعت در هاکی روی یخ)نوعا خشونت وسیله ای بیشتر با ورزش مرتبط است این امر ممکن است سه دلیل داشته باشد. یکی اینکه آسیب رسانیدن عمدی به بازیکن دیگر اغلب با واکنش مجازات گونه دوار یا قاضی روبرو می شود. پنالتها به گونه ای موثر از ریدن توپ به هدف جلوگیری یا آنرا سد می کنند همان گونه یک مربی اظهار داشت من به بازیکنانم می گویم اگر بد رفتاری کنید سرانجام بازنده میشوید. دلیل دوم از یافته های آزمایشگاهی است که نشان می دهند ورزشکاران خواه مرد خواه زن نسبت به غیر ورزشکاران به محر بینایی شدید با خشونت کمتری واکنش نشان می دهند. در واقع حتی زمانی که ورزشکاران برانگیخته می شوند با خصومتی کمتر از غیر ورزشکاران واکنش نشان می دهند و معمولا از آسیب رساندن عمدی به رقیب خودداری می کنند

مقاله خشونت در ورزش

در مورد سوارکاری

سوارکاری

مقدمه

سوارکاری از ورزش هایی است که در چند دهه ی اخیر مورد توجه خاصی قرار گرفته اند، با این وجود سابقه ای طولانی داشته است و می توان آن را از کهن ترین ورزش ها به شمار آورد. این ورزش امروزه نه تنها به عنوان یک  رقابت سالم و مفید، بلکه به عنوان سرگرمی و به منظور گذراندن اوقات فراقت مورد توجه قرار گرفته است، و با این که نسبت به بسیاری از ورزش ها پر هزینه به نظر می رسد، هر ساله تعداد بیشتری طرفدار به سوی خود جلب می کند. سوارکاری و پرورش اسب در اسلام نیز بسیار توصیه شده است و جایگاه ویژه ای دارد. رسول اکرم فرموده اند: “به فرزندان خود، سوارکاری، تیراندازی و شنا بیاموزید.” همچنین در حدیثی از ایشان آمده است: “پیشانی اسب ها تا روز رستاخیز جایگاه خیر و برکت است. ” در قرآن کریم آمده است: ” و الخیل و البغال و الحمیر لترکبواها و زینه و یخلق ما لا تعلمون” “و اسبان و استران و خران را (آفرید) تا بر آن ها سوار شوید و (برای شما) تجملی (باشند) و آن چه را که نمی دانید می آفریند.”

سوارکاری چیست؟

سوارکاری ورزش، هنر و روش هایی است که به سوار شدن و هدایت کردن اسب مربوط می شود. ویژگی این ورزش این است که انسان و مرکب (معمولاً اسب) را متحد می سازد، بنابرین موفقیت اسب و سوارکار به ارتباط و اعتماد و احترامی که آن دو برای یک دیگر قائل اند، بستگی دارد.

تاریخ سوارکاری

سوارکاری ورزشی بسیار قدیمی است که از دیرباز به منظور جنگیدن یا پیام رسانی به افراد آموزش داده می شد.

تاریخ رام کردن اسب هنوز به درستی شناخته نشده است. باستان شناسان با توجه به قدیمی ترین آثار بر جای مانده از پیشینیان در رابطه با رام کردن اسب ها، معتقدند که اولین اسب های اهلی به بیش از سه هزار سال قبل از میلاد بر می گردند. قبل از آن اسب به منظور تهیه ی غذا شکار می شده است. البته باستان شناسان در بعضی نقاط از اروپای شرقی دهانه هایی پیدا کرده اند که به شش هزار سال قبل از میلاد بر می گردند. این نشان می دهد که انسان از آن زمان سعی داشته است که اسب را رام کند و از آن بهره ببرد، ولی به دلیل سرعت آن در فرار موفق نشده است. قدیمی ترین آثار در اروپای شرقی، شمال قفقاز و آسیای مرکزی یافت شده اند.

اگرچه اهلی ساختن اسب در مقایسه با حیواناتی چون سگ (نه هزار سال قبل از میلاد) و گوسفند و بز (پنج هزار سال قبل از میلاد) مؤخر بود، با این وجود تحول عظیمی در زندگی انسان به وجود آورد. انسان نه تنها از گوشت و شیر اسب بهره می برد، بلکه برای جابه جایی نیز از او استفاده می کرد. نکته ای جالب در این باره این است که مورخان عقیده دارند که مردم قبل از یادگیری چگونه سوار شدن بر اسب، از ارابه استفاده می کردند. آنان برای این فرضیه خود دو دلیل عمده ارائه می کنند:فسیل های پیدا شده نشان می دهند که اسب های آن دوره برای حمل انسان بسیار کوچک بوده و قد آن ها (بلندی شانه) به بیش از ۱۴٠ سانتی متر نمی رسید.

قبل از آن که اسب توسط انسان رام شود، مردم از ارابه استفاده می کردند و آن ها را به حیواناتی از قبیل گاو یا الاغ وحشی می بستند. بستن ارابه به اسب های کوتاه قد خیلی دشوار نبود، در حالی که سوار شدن بر کمر اسب باعث وحشت و رم کردن آن می شد.

مهار و تربیت کردن اسب ها در زندگی مردم اوراسیا تحول و تأثیرات فراوانی به دنبال داشت. در حالی که در گذشته طی کردن مسافت های طولانی غیر ممکن به نظر می رسید، انسان توانست به کشف سر زمین های جدید و کشور گشایی بپردازد. کم کم وسایلی برای هدایت و تسلط بیشتر بر اسب مانند زین و رکاب (که از اختراعات چینی ها می باشند) ساخته شدند و در اختیار سوارکاران گرفتند. تربیت و پرورش اسب نیز، به خصوص در خاور میانه اهمیت بسیاری یافت و صحرا نشینان این مناطق به پرورش و نگاه داری اسب های اصیل عربی پرداختند. سوارکاری تا اواخر قرن پانزدهم میلادی، بیشتر در جنگ ها معمول بود. البته در بعضی از کشور ها مانند ایران باستان، به عنوان ورزش و سرگرمی نیز مورد توجه قرار می گرفت (مانند بازی چوگان)، ولی جنبه ی هنری آن از اواخر قرن پانزدهم میلادی به بعد اهمیت یافت. بلاُخره در اواخر قرن نوزدهم میلادی، با پیشرفت صنعت و جایگزین کردن اسب ها توسط ماشین آلات، سوارکاری جنبه ی ورزشی و سرگرمی که امروزه مشاهده می شود را به خود گرفت.

تحقیق در مورد سوارکاری